تفسیر نقاشی کودک و معنای نهفته در جزئیات آن
تفسیر نقاشی کودک گاهی میتواند به شناخت احساسات و خلقوخوی او کمک کند. البته نمیتوانید همیشه و با قطعیت براساس نقاشی کودک، او را قضاوت کنید زیرا گاهی نقاشی تنها جنبه سرگرمی دارد.
کودکان نقاشی کردن را از خط خطیهایی بدون مفهوم تا پیکرههایی با جزئیات بیشتر دوست دارند. ممکن است به نقاشیهای آنها و معانیشان چندان اهمیت ندهیم، هرچه باشد از نظر ما خانه، خانه است و هیولا یک چیز ترسناک دیگر حاصل از تخیل بچهها، نه؟ اما کودک شما ممکن است در حال تلاش برای انتقال یک مفهوم از طریق نقاشی باشد. در این مقاله به چگونگی تفسیر نقاشی کودک و عناصر موجود در آن میپردازیم.
مراحل نقاشی کودکان
آیا میدانستید که نقاشی کردن یک کودک سه مرحله دارد؟ خط خطی کردن شاید معنای خاصی برای یک کودک نداشته باشد، اما این خطخطیها ممکن است با رشد کودک تغییر کنند و معنادارتر شوند و به مراحل پیش الگووار و الگووار میرسند.
۱. خط خطی کردن (۲ تا ۴ سال)
در این مرحله هیچ «واقعگرایی» در نقاشیهای کودک وجود ندارد. آنها در این سن بیشتر روی صفحه علامتگذاری میکنند. آنها به دنیای بیرون بیتوجه هستند، بنابراین نقاشیهایشان فراتر از چیزهایی است که با چشم میبینند، کودکان چیزی را میکشند که به آن «رئالیسم تصادفی» میگوییم. به زبان ساده، این بدان معناست که این نقاشیها با معنای خاصی روی کاغذ نیامدهاند، بلکه تنها ارتباط برقرار میکنند.
۲. پیش الگووار (۴ تا ۷ سال)
در مرحله پیش الگووار (Pre-Schematic) کودک ارتباط دادن عناصر خاصی در نقاشیهای خود را به چیزهایی در دنیای واقعی شروع میکند. آنها تلاش میکنند چیزی را که درواقع با چشمهای خود میبینند مثل ماشین، صورت، خانه، خورشید، درخت و… را به تصویر بکشند.
با اینحال، در این زمان همچنان جای جزئیات واقعگرایانه خالی است. جزئیات حقیقی بسیاری از المانها مانند جزئیات انگشتان، مردمک چشمها، لبها و… وجود ندارند. کودکان در این مرحله از رشد درسازماندهی، نظمدهی و جهتدهی به المانها دچار مشکل هستند. بنابراین اگر میبینید کودک یک چهره کشیده، اما دهان را بالای چشم کشیده است، نگران نشوید. در این مرحله «واقعگرایی عقلانی» رخ میدهد.
۳. الگووار (بالای ۷ سال)
در این مرحله، بسیاری از ویژگیهای اشیاء در نقاشی کودک ظاهر میشوند. اغلب رئالیسم (واقع گرایی) بصری در کودک به وحود میآید و نقاشیها تا جایی که مهارتهای کودک اجازه دهد واقعگرایانه میشود. آنها در نقاشیها، تصاویر را از زاویهدید و چشمانداز خاصی نشان میدهند.
ممکن است در این مرحله، واژهها و علائمی برای ایجاد زمینه و معنی بیشتر به نقاشی اضافه شوند. کودکانی که دریا را نقاشی میکنند ممکن است المانهایی مثل ماهی، صدف، ماسه و سایر تصاویر مربوط به آن را بکار بگیرند تا از نظرشان نقاشی به دریای واقعی نزدیک شود. آنها همچنین به طرز هوشمندانهای از عناطری مانند V به جای پرندهها استفاده میکنند.
تفسیر نقاشی کودک
تفسیر نقاشی کودکان ممکن است معنادار یا بدون هیچ معنای خاصی و فقط یک نقاشی ساده برای سرگرمی باشد، اما تفسیر آنها گاهی میتواند باعث کشف سطوح عمیقتر تفکر و احساسات کودک شود. فهم نقاشی کودک در هر مرحله از رشد او میتواند یک ابزار عالی برای شناخت روحیات کودک باشد. به آرامی، اما نه به طور قطع، همینطور که کودک بزرگتر میشود، شما قادر خواهید بود بیشتر معنای نقاشی کودک خود را تفسیر کنید.
۱. آدمکهای ساده (stick figure)
این عنصر حتی در نقاشی بزرگسالان نیز هرگز قدیمی نمیشود، اما چگونگی نمایش دادن آدمها یا نحوه قرارگیری آنها در نقاشی کودکان میتواند چیزهای زیادی به ما بگوید.
کودکان اغلب اعضای خانواده را به ترتیب خاصی ترسیم میکنند. آنها همچنین ممکن است خودشان را کنار فردی از خانواده قرار دهند که بیش از همه با او احساس نزدیکی دارند. حالات چهره مختلف که روی صورت اعضای خانواده کشیده میشود، نشان میدهند که کودک آن فرد را چگونه میفهمد و اینکه آن عضو خانواده بیشتر چه رفتاری از خود نشان میدهد. کودک از اندازهها برای نشان دادن اهمیت افراد استفاده میکند. فردی که بزرگتر رسم میشود ممکن است بیشتر برای کودک اهمیت داشته باشد یا به نظر سلطه بیشتری بر کودک داشته باشد.
۲. نقاشی با جزئیات زیاد
زمانیکه کودک جزئیات بیشتری به چهره افراد نزدیک به خود اضافه میکند به این معناست که او فردیت را واضحتر میبیند. به عنوان مثال، زمانیکه کودک برادر خود را با عینک یا خواهر خود را با یک پیراهن رسم میکند، نشانه آن است که آنها را چگونه میبیند و در روزمره آنها را چگونه از هم تفکیک میکند. موقعیت هر یک از اعضای خانواده در نقاشی میتواند حس صمیمیت و نزدیکی را نشان دهد. اعضای خانواده که شاد هستند با هم در یک گروه کشیده میشوند.
۳. کندن یا پر کردن چاله
این میتواند به یک تجربه ویرانگر از مرگ یکی از عزیزان کودک اشاره داشته باشد. اگر کودک به تنهایی خود را کشیده باشد، نشان میدهد که احساس تنهایی میکند. نحوه چیدمان اعضای خانواده در اطراف چاله، نشان میدهد که کودک به چه کسی احساس نزدیکی بیشتری دارد یا چگونه خانواده با این فقدان مواجه شده است.
۴. هیولاها
به گفته دکتر کریستوفر هاستینگز، یک روانشناس، هیولاها به عنوان یک «موجود قدرتمند» شناخته میشوند. زمانیکه یک کودک هیولا را به عنوان مرکز نقاشی ترسیم میکند، میتواند بدان معنا باشد که آنها تمایل دارند قدرتمند دیده شوند. این نشانه اضطراب و پریشانی قابل توجهی در کودک است.
اگر به کودک گفته شود که یک انسان را به تصویر بکشد، اما یک هیولا بکشد، احتمالا او تصویر منفی از خود دارد، اما اگر تنها برای سرگرمی یک هیولا بکشد به این معناست که او میخواهد قدرتمندتر به نظر برسد.
۵. خورشیدها
نقاشیهای دارای خورشید، آفتابی هستند، اما ممکن است معنایی بیشتر از یک چشمانداز مثبت و رضایتمند داشته باشند. تمام این مفاهیم به جزئیات بستگی دارد. کشیدن خورشید جزئی در گوشهی بالای صفحه میتواند نشانه اضطراب در رابطه با شخصیتهای مسلط باشد. اگر خورشید از میان ابرها کمی پیدا باشد، میتواند به معنای نشانههای افسردگی و حتی احساس ناامیدی باشد.
۶. استفاده بیشاز حد از یک رنگ
این مورد کمک زیادی به درک خلقوخوی کودک میکند. استفاده از یک رنگ خاص ممکن است ارتباطی با معنای واقعی آن رنگ نداشته باشد. برای مثال رنگ قرمز را نشانهای از خشم میدانیم، اما انتخاب این رنگ میتواند تنها یک ترجیح شخصی باشد.
البته این موضوع میتواند موجب نگرانی باشد اگر در نقاشی تنها از یک رنگ به خصوص استفاده از سایههای رنگ خاکستری استفاده شود. این ارجحیت ممکن است علامت کوررنگی و سایر مشکلات روانشناختی باشد.
۷. خانه
تعداد بیش از حد یا عدم وجود پنجره، میتواند میزان باز بودن کودک برای برقراری ارتباط با دیگران را بیان کند، اما همچنین میتواند نشانهی این باشد که کودک میخواهد دیگران ببینند که در خانه چه میگذرد. هرچه جزئیات مربوط به یک خانه طبیعیتر باشند، مثل در و پنجره و مسیرها، نمایانگر دید مثبتتر کودک نسبت به خانه و خانواده است.
اینها تنها برخی از علائم و عناصر رایج در نقاشی کودکان هستند که شناخت آنها میتواند به تفسیر نقاشی کودک و خلق و خوی او کمک کند. اما همیشه جای نگرانی نیست.
نکات تفسیر نقاشی کودک
هرگز احساسات کودک را تنها بر اساس نقاشیهایش حدس نزنید. همیشه از آنها بخواهید که نقاشی را برایتان توضیح دهند. با این حال، طبق تحقیقات انجام شده برخی از احساسات با علائم خاصی مرتبط هستند. این علائم عبارتند از:
تکانشگری (impulsivity): پیکرهای بزرگ، شفافیت، اتصال ضعیف در اعضای بدن و عدم تقارن در اندام، نبودن گردن.
اضطراب: سایهدار کشیدن چهره، بدن، اندام، دستها و پاها، به علاوه نبود چشم روی چهره، پاهایی که به هم فشرده شدهاند، ابر، باران و پرواز پرندگان پرندگان
خجالت: پیکرهای کوچک با بازوان کوتاه که به بدن چسبیدهاند، نبود بینی یا دهان در آدمها
خشم: دستها و دندانهای بزرگ، بازوان بلند، بدنهای برهنه، اندام جنسی آشکار یا محتوای جنسی
ناامنی و احساس ناکافی بودن: شخصیتهای کج و معوج، سرهای کوچک، دستهای قطع شده، نبود بازو یا پاها
جنسیت و رنگبندی در نقاشی کودک اهمیت دارد، برای مثال رنگهای تیره نشانه توقع بالای کودک است. دختران رنگهای گرمتر و پسرها رنگهای سردتر را ترجیح میدهند. موقعیت عناصر در صفحه نقاشی نیز اهمیت دارد، کودکی که از سمت چپ نقاشی میکشد به گذشته تمایل دارد و در مقابل، سمت راست نشانه تمایل کودک به آینده است.
سخن پایانی
بسیار حائز اهمیت است که بدانید تمامی این نکات در رابطه با تفسیر نقاشی کودکان، مشاهدات کلی درباره کارهای دستی و نقاشی کودکان است و شاید هرگز در رابطه با نقاشی کودک شما همخوانی نداشته باشند. بنابراین اگر نگران رفتارها یا سلامت کودک خود هستید، به جای نتیجهگیری عجولانه حتما با روانپزشک مشورت کنید.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.