جهت بزرگ نمایی روی تصاویر کلیک کنید:

فرگال به اردو می رود
فرگال هر کاری انجام میدهد تا در اردو بهترین باشد، اما بقیه اصلاً تحتتاثیر قرار نمیگیرند. پس تعجبی ندارد اگر او هیچ دوستی پیدا نکند. طفلکی فرگال: چه اردویی!
مشاهده کتاب
فرگال با فرن آشنا می شود
فرگال یک پسر شاد و شنگول است، اما داشتن خواهر کوچکتر، او را عصبانی، حسود و نگران میکند. فرگال اصلاً دل و دماغ هیچ کاری ندارد. یعنی حالا او باید چه کار کند؟
مشاهده کتاب
فرگال از کوره در می رود
فرگال یک اژدهای دوستداشتنی است، اما وقتی کسی به او میگوید که چهکاری انجام دهد، عصبانی میشود و از کوره در میرود.
مشاهده کتاب
تو خاص هستی
کیتی در آینه به خودش نگاه میکند و به نظرش پوست ساده و حوصلهسربری دارد. او خیلی دلش میخواهد مثل بقیهی دوستانش یکعالمه رنگیرنگی باشد. یکهو فکری به ذهنش میرسد، سراغ مداد و جوهر و رنگ میرود و اینطوری میخواهد خودش را هم رنگارنگ و زیبا کند. آیا حالا کیتی بهنظر خودش زیبا و خاص است؟ با خواندن این کتاب خودتان را همانطور که خاص و دوستداشتنی هستید، میبینید.
مشاهده کتاب
قصه ی واقعی مداد و پاک کن
تا به حال از دوستی مداد و پاککن چیزی شنیده ای؟! یک مداد بود و یک پاککن هم بود و روزی روزگاری آنها به هم رسیدند و دوستان راست راستکی هم شدند! میخواهی بدانی چهطوری؟! پس با مداد و پاککن دوست شو و از زبان خودشان بشنو!
مشاهده کتاب
من نبودم که!
او همیشه یک جواب در آستین دارد! چرا دفتر مشقت کثیف است؟ من نبودم که! تقصیر خودکار مکار است! چرا خرچنگقورباغه نوشتهای؟ چندبار بگم! زیر سرخودکار است! خلاصه زیر بار چیزی نمیرفت و همهچیز را گردن دیگران میانداخت از خودکار بگیر تا کولهپشتی، شانه و بالش همه مقصر بودند بهجز خودش! یک روز صدای همهی وسائل درمیآید و تصمیم جالبی میگیرند.
مشاهده کتاب
بابا لنگ دراز
آن روز صبح بابای متیو هر کاری کرد ماشین سبزش روشن نشد که نشد. متیو هُری دلش ریخت که نکند بابا عصری نیاید مدرسه دنبالش. بابا هم که دلش نمیخواست گلپسرش غصه بخورد گفت راههای دیگری هم بلد است که خودش را به مدرسه برساند. بابا میتوانست برود سراغ تراکتور قرمز همسایه. تازه، قلق خرسسواری را هم بلد بود. فقط همین؟ نه این تازه اول قصه است! بابای متیو همیشه برای هر مشکلی راهحلی دارد.
مشاهده کتاب
پسری روی کاغذ
یه پسر کوچولو روی کاغذ میافتد و خیلی اتفاقی، شادی و شگفتیِ زندگی را کشف میکند.
مشاهده کتاب
کافیه بپرسی!
هر کدام از ما یک شکل خاص رشد میکنیم. تفاوتها دنیای ما را میسازد؛ درست شبیه گلهایی با رنگها و بوهای متفاوت که باغچه را زیباتر و جذابتر میکنند. آدمهای متفاوت هم دنیای ما را شگفتانگیز و پُر نقشونگار میکنند.بعضی از ما در شرایطی هستیم که به دارو و یا وسیلهی خاصی نیاز داریم؛ همین تفاوتها ما را منحصربهفرد میکند و از ما آدمهای بهتر و قویتری میسازد.پس اگر دربارهی بچههای دیگر کنجکاو شدی...کافیه بپرسی!
مشاهده کتاب
هریسون چسبنده
هریسون خیلی به دیگران نزدیک میشود. موقع دست دادن مداوم دستش را تکان میدهد. تازه، خیلیخیلی محکم بغل میکند. او اصلاً حریم شخصی دیگران را رعایت نمیکند. یک روز بابای هریسون شگرد جالبی به او یاد داد تا شاید اینطوری دوستانش را کمتر به دردسر بیندازد. دلتان میخواهد بدانید چه شگردی؟
مشاهده کتاب
میخواهم چه کاره شوم؟
داستان با این سؤال معلمِ ایزابل شروع میشود: «وقتی بزرگ شدید میخواهید چهکاره شوید؟» همهی بچههای کلاس برای این پرسش، یک جواب دارند؛ البته به جز ایزابل. او نمیداند میخواهد چهکاره شود. ایزابل در راه خانه دلیل ناراحتیاش را به بابا میگوید. در این مسیر، ایزابل با ماجراهای جالبی روبهرو میشود و با دقت بیشتری به اطرافش نگاه میکند. به نظرت ایزابل میخواهد چهکاره شود؟ آتشنشان؟ دامپزشک؟ یا باغبان؟ حالا که حسابی کنجکاو هستی بذانی بالاخره ایزابل چهکاره میشود، پس همین الان این کتاب را بخوان. راستی خودت میخواهی در آینده چهکاره شوی؟
مشاهده کتاب
معجزهی کلمات
بعضیها تمبر پستی جمع میکنند، عدهای سکه و برخی هم آثار هنری. جرومی عاشق کلمات است. او کلمات را به شیوهی خودش جمعآوری ودستهبندی میکند؛
مشاهده کتاب