جستجوی سریع
/ مجله مهرسا / دلایل تغییر رفتار کودکان از نظر روانشناسی

دلایل تغییر رفتار کودکان از نظر روانشناسی

23 آبان 1400 4.7
4,481بازدید

تغییر رفتار کودک از یک کودک خوب به کودک بدخلق معمولاً نامحسوس است. به عنوان مثال، یک‌مرتبه رفتار کودک شما می‌تواند به یک کودک پرخاشگر یا کودک بد غذا تغییر کند که به‌ندرت غذا می‌خورد، در خانه و در جمع بدخلقی می‌کند، به‌ندرت به حرف والدین گوش می‌کند، خواب منظمی ندارد، نسبت به جریحه‌دار کردن احساسات سایرین کم‌توجه است و به‌طورکلی هر آنچه دوست دارد، انجام می‌دهد. به عقیده متخصصان مشاوره کودک این تغییر رفتار کودک یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد بلکه در ابتدا به‌تدریج و سپس ناگهانی است.
تغییرات نه‌چندان ناگهانی رفتار کودک خوب به یک فرزند غیرقابل‌کنترل می‌تواند موجب احساس ناامیدی و درماندگی در والدین شود. اما نگران نباشید زیرا در این شرایط تنها نیستید: تربیت کودک بدخلق برای هیچ‌کس آسان نیست. تلاش برای آموزش نظم به کودک که رفتارش غیرقابل‌کنترل است یک مشکل شایع در میان اکثر والدین است.
مسئله مهم در تربیت فرزند این است که همه کودکان به روش تربیتی مشابهی واکنش نشان نمی‌دهند و یک روش تربیتی که ممکن است برای یک کودک اثربخش باشد، می‌تواند در کودک دیگر با شکست مواجه شود. حقیقت این است که تربیت برخی کودکان برای والدین آسان‌تر است و شواهد علمی در حمایت از این ادعا وجود دارد.
در مطالعه‌ای که اخیراً انجام شد، محققان روانشناسی به این نتیجه رسیدند که روش تربیتی مؤثر بایستی متناسب با شخصیت کودک باشد. به‌بیان‌دیگر، اگر شخصیت کودکان به‌طور اساسی با هم متفاوت است، استفاده از یک روش فرزند پروری مشابه، موفقیت را تضمین نمی‌کند. همان‌طور که اکثر والدین می‌دانند، این چیز عجیبی نیست که دو کودک با روش تربیت کاملاً یکسان اصلاً شبیه به هم رفتار نکنند.
مطالعه‌ای که در طول یک دوره سه‌ساله و با شرکت 214 کودک و مادران آن‌ها انجام شد، نشان داد، کودکان مختلف با روش تربیتی یکسان، رفتار های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. در واقع نتایج این تحقیق حقایقی را فاش کرد که باور آن برای بسیاری از والدین سخت بود.
در حالیکه کودکان بیش‌ فعال و بازیگوش بدون شک به توجه و مراقبت بیشتری نیاز دارند، ممکن است این رفتار کودک دلایل غیرمنتظره‌ای دارد که یادگیری چگونگی تشخیص این دلایل می‌تواند به بازیابی سلامت روانی والدین کمک کند. اگر در تربیت کودکان خود احساس درماندگی می‌کنید و همه‌ی نکات تربیتی کودک برای شما به نظر شکست‌خورده است، ممکن است زمان انجام کار متفاوتی فرا رسیده است. در ادامه هشت مورد شگفت‌انگیز که ممکن است رفتار کودک شما را تحت تأثیر قرار دهد عنوان شده است:

نقش تغذیه در تغییر رفتار کودک
درحالی‌که محققان دیدگاه‌های متفاوتی در مورد نقش رژیم‌های غذایی و تغذیه بر رفتار کودکان دارند، مطالعات فراوان نشان می‌دهد که تغذیه نقش مهمی در تغییر رفتار کودک دارد. به‌بیان‌دیگر، هم‌اکنون شواهد علمی وجود دارد که ثابت شده کودک شما چیزی است که می‌خورد و آنچه او می‌خورد می‌تواند رفتار و خلق‌وخوی کودک را تغییر دهد.
شواهد موجود پیشنهاد می‌کند حذف غذاهای خاصی از رژیم غذایی کودک می‌تواند به درمان بیش ‌فعالی کودک و اضطراب کودک کمک کند.

همچنین شواهدی مبنی بر نقش وعده‌های غذایی بدون گلوتن در تغییر رفتار کودک وجود دارد زیرا در تولید و فراوری اغلب غذاهای شامل گلوتن مانند نان، پاستا، کلوچه ها و غلات تغییرات عمده‌ای ایجاد می شود که هضم آن را برای بعضی کودکان دشوار می‌سازد.
درحالی‌که بسیاری از والدین، به‌ویژه والدین کودکان مبتلابه اوتیسم عقیده زیادی به اثربخشی رژیم‌های فاقد گلوتن و فاقد کازئین دارند (کازئین پروتئینی است که در محصولات لبنی وجود دارد)، هنوز هیچ مدرک علمی مبنی بر کارایی این رژیم غذایی در دست نیست. درواقع، همه کودکان به چنین رژیم غذایی واکنش یکسانی نشان نمی‌دهند و این هنوز ازنظر علمی مشخص نیست که چرا این رژیم غذایی برای بعضی از کودکان کارایی دارد و برای برخی ندارد.
آنچه ما می‌دانیم این است که خلق کودک و سطح تمرکز او می‌تواند توسط تغذیه ناسالم تحت تأثیر قرار گیرد. به‌بیان‌دیگر، اطمینان از اینکه کودک شما یک رژیم غذایی متعادل دریافت می‌کند می‌تواند به تثبیت یا کاهش اختلالات خلقی کودک کمک کند.

در اینجا اقداماتی بیان شده که می‌توانید با آن‌ها شروع کنید:
• اطمینان حاصل کنید کودک شما تغذیه سالم و با فواصل زمانی منظم دارد. از قلم انداختن وعده‌های غذایی به‌ویژه صبحانه می‌تواند بر رفتار کودک اثر منفی بگذارد.
• اطمینان حاصل کنید رژیم غذایی کودک حاوی اسیدهای چرب ضروری است. منابع غذایی متداول برای اسیدهای چرب ضروری شامل ماهی سالمون، شاه‌ماهی، گردو، بادام، روغن‌زیتون، غلات کامل، اسفناج و کلم بروکلی است.
• از وجود آهن و روی در رژیم غذایی کودک مطمئن شوید. فقر آهن و روی ممکن است رفتار کودک ، خلق‌وخو و سطح تمرکز او را تحت تأثیر قرار دهد. منابع طبیعی آهن و روی شامل گوشت گاو و گوسفند، محصولات سویا و لوبیا، غلات کامل، صدف، جگر، اسفناج، دانه کدو و کینوآ است.
• اطمینان حاصل کنید کودک مقدار زیادی آب دریافت می‌کند.
• نوشیدنی‌های شیرین و سودا را از تغذیه کودک حذف کنید.
• مصرف غذاهای فرآوری شده را کاهش دهید.
• اطمینان حاصل کنید کودک شما مقادیر کافی میوه و سبزی‌ها دریافت می‌کند.
• مقدار شکر دریافتی کودک خود را کاهش دهید. در یک مطالعه، محققان کودکان 6 تا 7 ساله را برای مدت چهار هفته تحت نظر گرفتند. آن‌ها دریافتند کودکانی که صبحانه خود را با مقدار کمتری شکر میل می‌کنند در تست حافظه عملکرد بهتری از خود نشان دادند. همچنین مدت توجه کودک طولانی‌تر و مشکلات رفتاری کودک در این رژیم غذایی کم شکر از کمتر مشاهده شد. گزینه‌های صبحانه با شاخص گلیسمی پایین ممکن است شامل غلات سبوس‌دار(مانند Weetabix)، میوه‌ها (سیب، پرتقال)، نان گندم کامل، تخم‌مرغ آب پز، لوبیای پخته و غیره باشد.

نقش مسائل حسی در تغییر رفتار کودک
مغز همه کودکان به‌طور مشابه اطلاعات ذهن خود را پردازش نمی‌کند. بعضی از کودکان نسبت به احساسات حساس‌تر از بقیه هستند. کودکان با مشکلات حسی گاهی به‌اشتباه به کودک بیش‌فعال، کودک بیش‌ازحد حساس، کودک وسواسی، کودک بی‌عرضه، کودک دمدمی‌مزاج و غیره توصیف می‌شوند.
کودکانی با اختلال پردازش حسی دارای کج‌خلقی‌های بیشتر و شدیدتری نسبت به کودکان دیگر هستند و به‌طورکلی به نظر می‌رسد رفتارهای تندی را خود نشان می‌دهند. به‌عنوان‌مثال، این کودکان ممکن است نسبت به احساسات عادی مانند احساس سرما یا احساس گرما، شکایت نسبت به تنگی لباس یا خارش، چرخیدن بدون سرگیجه، هیچ حسی نداشته باشند یا نسبت به موقعیت‌های خطرناک محتاط و مراقب نیستند، بیش‌ازحد وابسته عاطفی (یا برعکس) به نظر می‌رسند یا از در آغوش کشیده شدن یا نوازش بیش‌ازحد بیزارند.
داشتن مشکلات حسی الزاماً به معنای اختلال پردازش حسی در کودک نیست، اما مشکلات فوق می‌تواند در تشخیص دلایل نگرانی والدین مؤثر باشد. این مشکلات رفتار کودک شاید به معنی مشکل کودک در پردازش بعضی از پیام‌های حسی است.
شناخت تجربیات حسی می‌تواند به کاهش علائم اضطراب کودک، افزایش تمرکز و کاهش بدرفتاری کودک، صرف‌نظر از اینکه او دارای اختلالات رفتاری باشد یا نه کمک کند.

آنچه والدین باید بدانند این است که همه کودکان به این تجربیات به شیوه یکسانی پاسخ نمی‌دهند. تحقیق موجود پیشنهاد می‌کند که آزمودن تجربیات حسی کودک با تجربیات روزانه او می‌تواند شناسایی و تشخیص مشکلات حسی کودک را برای والدین آسان کند.

نقش هوش هیجانی در تغییر رفتار کودک
اهمیت هوش هیجانی در تغییر رفتار کودک به این دلیل است که کودکان همیشه نمی‌دانند چگونه با احساسات خود برخورد کنند. کودکی که عصبی، ناامید یا مضطرب است، نزد شما نمی‌آید و بگوید ” من ناامید هستم”. او به‌صورت احساس خشم اعتراض خود را نشان می‌دهد یا درون خودش می‌ریزد یا ممکن است رفتارهایی که اغلب به‌عنوان “سوء رفتار” یا بدرفتاری کودک تعریف می‌شود از خود نشان دهد.
آموزش مهارت های مقابله کودک با احساسات خود، مانند آموزش مهارت کنترل خشم به کودک می‌تواند به شیوه‌های گوناگون نمایان شود. او ممکن است تمایلی به خوابیدن نداشته باشد، به شیوه بی‌ادبانه صحبت کند، پرخاشگری کند، مشکلاتی در مدرسه داشته باشد، کم‌توجه باشد یا یک کودک خجالتی و ترسو شود. مقیاس رتبه‌بندی اجتماعی SRRS که توسط توماس هولمز معرفی شد، شایع‌ترین عوامل ایجاد استرس را شناسایی می‌کند که ممکن است بر کودکان نیز تأثیر بگذارد. در اینجا به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌شود:
• مرگ در خانواده
• جدایی و اثرات طلاق والدین
• تغییر در شرایط اقتصادی و مالی
• اختلافات خانوادگی یا اختلاف با همسر
• اضافه شدن فرد جدید به اعضای خانواده
• تغییر محل سکونت
• تغییر در مدارس
• تغییر در تفریحات
• تغییر در فعالیت‌های مذهبی
• تغییر در فعالیت‌های اجتماعی
شواهد فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه احساسات بر رفتار کودک اثر می‌گذارد و صحبت در مورد احساسات می‌تواند تغییر زیادی در رفتار کودک شما ایجاد کند. راهکارهای سرگرم‌کننده‌ای ( متناسب با سن کودک ) به‌منظور تقویت هوش هیجانی کودک وجود دارد که می‌تواند به او در مورد شناخت عواطف و احساساتش کمک کند. تقویت هوش هیجانی کودک به معنی کمک به او برای تشخیص احساسات گوناگون، درک آنچه آن‌ها را تحریک می‌کند و آموزش چگونگی مدیریت احساسات توسط خودشان است.

نقش خستگی در تغییر رفتار کودک
همه ما در هنگام احساس خستگی و درهم‌شکستگی، بدترین نسخه از خودمان هستیم. این واقعیت در مورد کودکان نیز صادق است. خستگی می‌تواند تأثیر منفی بر رفتار کودک داشته باشد. در اینجا توصیه هایی عنوان‌شده که با انجام آن‌ها می‌توانید از کافی بودن میزان استراحت کودک خود اطمینان حاصل کنید:
• برای خواب کودک برنامه منظمی داشته باشید و به آن پایبند باشید. همچنین در نظر گرفتن این نکته اهمیت دارد که پیروی از یک روال معمول برای خواب کودک می‌تواند گذار خواب (به خواب رفتن) را برای کودک شما آسان‌تر کند. کودک با پیروی از یک برنامه خواب منظم و قابل پیش‌بینی در هر شب، احساس امنیت بیشتری خواهد داشت.
• چیزهایی که موجب حواس‌ پرتی کودک می‌شود برای او خسته‌کننده است. در محیط کودک آن‌قدر تغییر و تحول ایجاد نکنید به‌طوری‌که این حواس‌پرتی کودک را خسته و بدخلق کند.
• اطمینان حاصل کنید کودک شما زمانی برای وقفه و استراحت داشته باشد. در کودکانی که درگیر فعالیت‌ و بازی‌های سخت می‌شوند احتمال تجربه خستگی مفرط بیشتر است.
اما احساس خستگی، تنها کودک شما را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. سطح خستگی والدین نیز بر چگونگی درک (ملاحظه) رفتار کودک اثر منفی می‌گذارد. به‌بیان‌دیگر، هنگامی‌که شما خسته و مضطرب هستید احتمال اینکه کودک خود را به‌عنوان عامل اصلی مشکلات زندگی ببینید بیشتر است. اکنون شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد خستگی والدین، احساس خصومت آن‌ها به کودک را افزایش می دهد. به همین دلیل پیدا کردن یک گروه اجتماعی یا فرد قابل اعتماد برای گذراندن زمانی‌که نیاز دارید از کودک خود دور بمانید، اهمیت دارد.

اهمیت سطح انتظارات والدین در تغییر رفتار کودک
کودکان همواره تمایل دارند در راستای آنچه والدین از آن‌ها انتظار دارند، عمل کنند. برچسب‌هایی که والدین برای توصیف کودک خود استفاده می‌کنند، می‌تواند او را به سمتی هدایت کند که باور کند یک رفتار خاص جزء اصلی هویت و شخصیت کودک است. به‌بیان‌دیگر، اگر شما به‌صورت مداوم فرزند خود را به‌عنوان یک ” کودک پرخاشگر ” توصیف کنید، او مانند یک کودک پرخاشگر عمل خواهد کرد و شواهدی برای حمایت از این نظریه وجود دارد.

تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد برچسب‌ها می‌توانند رفتار کودک را تغییر دهد. این بدان معناست که طرز نگاه شما به کودک می‌تواند شخصیت کودک و ارتباطی که با او برقرار کرده‌اید را حتی بعد از دوران کودکی شکل دهد.
همچنین برچسب‌هایی که برای توصیف کودک خود استفاده می‌کنید نحوه نگاه دیگران به فرزند شما را نیز تغییر می‌دهد. به‌عنوان‌مثال هنگامی‌که شما مکرراً او را ” کودک رنجور ” خطاب می‌کنید، دیگران نیز احتمالاً این نگاه را به فرزند شما خواهند داشت.

برچسب‌های مثبت به رشد شخصیت کودک کمک می‌کند اما این به معنای نادیده گرفتن رفتارهای اشتباه کودک نیست. یک کودک پرخاشگر یک فرد ایده آل متولد نشده است. اما آگاهی از برچسب‌های منفی که برای توصیف کودک خود بکار می‌گیریم و تغییر این برچسب‌ها به صفات مثبت، نهایتاً طرز نگاه ما به رفتار کودک و روش برخورد با آن را تغییر می‌دهد.
داشتن انتظارات بالا از کودکان و فرزندان بسیار مهم است، و این به معنی داشتن انتظارات متناسب با آنچه او قادر به انجامش باشد و مسئولیتش را می‌پذیرد است.

اصول اساسی آموزش نظم به کودکان عبارت از به‌کارگیری صمیمیت، قوانین و اقتدار در تربیت کودک است. همچنین، هنگامی‌که انتظارات از کودک شفاف باشد ( واضح برای او، نه برای شما) احتمال برآوردن انتظارات و خواسته‌های شما توسط کودک بیشتر خواهد بود.
این بدان معنی است که شما باید به‌طور واضح و قاطع با کودک خود رفتار کنید. به‌عنوان‌مثال به‌جای جمله کوتاه “مرتب کن” می‌توانید به‌طور شفاف منظور خود را این‌گونه برای کودک بیان کنید:”همه اسباب‌بازی‌های خود را داخل سطل اسباب‌بازی بچین”. استفاده از “بسیار خوب؟” در انتهای جمله‌ها به کودک این احساس را می‌دهد که او یک انتخاب و وظیفه دارد.

قاطع بودن یعنی گفتن چیزی مانند “این آخرین بازی ما بود، وقتی بازی تمام شد، زمان مسواک زدن دندان تو است”.
برای آموزش نظم به کودکان فقط یک راه مشخصی وجود ندارد. دو کودک الزاماً به یک روش تربیتی به یک‌شکل پاسخ نمی‌دهند. مهم‌ترین مسئله این است که چگونه شما قادر به ایجاد یک روش تربیتی و انضباطی مؤثر هستید که مطابق با شخصیت کودک و روحیه خودتان باشد.

مهارت تصمیم گیری کودکان
اعطای خودمختاری یک عبارت است که روانشناس ها برای اشاره به انتقال مهارت تصمیم گیری کودکان از طریق فرآیند کنترل والدین استفاده می‌کنند. تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد تشویق کودک به مشارکت و تصمیم گیری در کارها می‌تواند به کاهش بدرفتاری در کودک کمک فراوانی می‌کند. اختیار دادن به کودک در تصمیم گیری به معنی اجازه دادن به او درگرفتن تصمیم‌های کوچکی است که در یک فرآیند کنترل‌شده بر رفتار او تأثیر می‌گذارد.
اما به‌عنوان‌مثال، به‌جای اینکه به فرزندتان بگویید “بنشین و تکالیفت را انجام بده” می‌توانید بگویید ” آیا قبل یا بعد از میان وعده تکالیفت را انجام می‌دهی؟” هرچه بیشتر فرزندتان احساس کند که در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت بیشتری دارد، احتمال اینکه به تصمیمات گرفته‌شده و انجام وظایف خود پایبند بماند و به یک کودک مستقل تبدیل شود بیشتر است.

نقش بی‌برنامگی در تغییر رفتار کودک
کودکان بر اساس برنامه و نقشه والدین خود رشد و پرورش می‌یابند. تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد، بی‌برنامگی و فقدان یک برنامه مشخص در تربیت کودک می‌تواند بر روی رفتار کودک تأثیر منفی بگذارد. کیم جان و لیسا رز در کتاب خود با نام فرزند پروری ساده با این نکته اشاره می‌کنند که ساده‌سازی تربیت کودک با استفاده از برنامه و نظم می‌تواند منجر به (داشتن) کودکان آرام و شادتری شود. به‌عنوان‌مثال، داشتن یک برنامه غذایی منظم در طول هفته و پایبند بودن به اجرای آن به‌صورت هفتگی، مثلاً(دوشنبه‌ها- پاستا، سه‌شنبه‌ها- سوپ شب، چهارشنبه‌ها پیتزا و غیره) برای کودکان خوب و همچنین برای والدین آسان‌تر است.

اختلال رفتاری کودکان
در یک مطالعه انجام‌شده در دانشگاه واشنگتن، محققان دریافتند، خلق‌وخوی کودکان ممکن است آن‌ها را (صرف‌نظر از روش تربیت کودک) در معرض مشکلات خاص رفتاری قرار دهد. به‌بیان‌دیگر، ممکن است همیشه تخصص یا دانش کافی برای کمک به کودک خود نداشته باشید. به‌عنوان‌مثال، درصورتی‌که کودک شما دارای چنین علائم و نشانه‌هایی است لازم است از یک متخصص یا روانشناس کودک کمک بگیرید:
• واکنش کودک به شرایط نامتناسب است
• نوسان خلقی کودک شدید، طولانی و مکرر است
• بی خوابی یا اختلال خواب کودک
• رفتار مخرب کودک
• بدرفتاری کودک آن‌قدر شدید است که والدین قادر به مقابله با آن نیستند

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
دسته بندی مقالات
0 محصول
ادامه خرید
تایید و تکمیل خرید
مجموع سبد
0 تومان