درمان خجالتی بودن کودک
برای اکثر بزرگسالان خجالت بخشی از زندگی است. این خجالتی ها ناراحتکننده و اجتنابناپذیرند ولی چندان مسئله مهمی نیست؛ اما در بیشتر کودکان، تجربههای خجالتی میتواند ناراحتکننده باشد و گاهی در موارد حاد باعث اضطراب کودک و کنارهگیری او از جمع شود.
ما نمیتوانیم مانع خجالتی کودکان شویم، اما میتوانیم کمک کنیم برای مقابله با آن به روشی سالم کودکان اعتماد به نفس و انعطافپذیری از خود نشان دهند.
الگوی رفتاری والدین برای درمان کودک خجالتی
کودکان به والدین خود نگاه میکنند تا با احساسات ناخوشایندی مانند خجالتی مقابله کنند. ریچل باسمن، دکتر روانشناس بالینی در مؤسسه ذهن کودک میگوید: “ما بهعنوان والدین، رفتار کودکان را شکل میدهیم. پس اگر میخواهیم بچه ها عادتهای احساسی سالم پیدا کنند، در گام نخست باید خودمان را در نظر بگیریم که در موقعیتهای مشابه چطور برخورد میکنیم.”
بهدقت در شیوه برخورد خود با شرایط خجالت بار در خانه، شما الگوی رفتاری مناسبی برای فرزندان خود برای مقابله با خجالت خود خواهید شد.
برای درمان خجالتی کودک وسواس به خرج ندهید : اگر دائم در فکر اشتباهات خود باشید (“باور نمیکنم این کار را انجام دادهام” “باید از خجالت بمیرم”)، بهاحتمالزیاد فرزند شما نیز همین رفتار را نشان میدهد.
برای درمان کودک خجالتی خونسرد باشید: اگر شما در شرایط خجالت آور خونسردی خود را از دست دهید، یا با خشم و ناراحتی با این شرایط واکنش دهید، شما به فرزند خود این پیام را منتقل میکنید که این یک موضوع مهمی است.
در برخورد با کودک خجالتی کنایه نزنید: گاهی کودکان ناخواسته حرف خندهداری میزنند یا کار خندهداری انجام میدهند، اما نباید برای این قبیل اشتباهات آنها را مسخره کنید یا اگر از کار خود خجالت زده شدند، سربهسر آنها بگذارید. اگر خجالت زدگی کودک با تمسخر دیگران مواجه شود، کمکم حتی کوچکترین اشتباه و کار خطا در او حس شرم و تحقیر ایجاد میکند. کنایه زدن (حتی اگر خیلی جزئی باشد) برای کودکان بسیار ناراحتکننده است، مخصوصاً وقتیکه از قبل نسبت به این موضوع حساس شده باشند.
نشانه های کودکان خجالتی
معیاری برای خجالت کشیدن کودک وجود ندارد. گاهی چیزی که برای شما چندان مهم نیست – مثلاً سر کلاس سؤالی را غلط جواب دهید – ممکن است برای فرزند احساس خیلی بدی باشد.
اگر فرزند شما دچار خجالتی شده است نباید احساساتش را نادیده بگیرید، حتی اگر وضعی که او را به این حال انداخته مهم نباشد.
دکتر باسمن، روانشناس کودک میگوید: “ما طبیعتاً میخواهیم با گفتن چیزهایی مانند “آنقدرها هم که فکر میکنید مهم نیست” خجالتی کودک را بیاهمیت جلوه دهیم، اما وقتی کودک دستخوش چنان هیجانات و احساسات ناراحتکنندهای است، با این حرفها حس میکند به او کممحلی میکنیم.”
نسبت به خجالتی بچه ها واکنش تند نشان ندهید
اگر بچه آشفته به خانه آمد، لازم نیست شما هم برآشفته شوید یا از جانب او عصبانی شوید. (مثلاً بگویید “چقدر بد”، “واقعاً که بچه ها باید از خودشان خجالت بکشند که به تو خندیدند”). همچنین، گمان نکنید کودکان انتظار دارند دراینباره کاری برایشان انجام دهید. اگر کودک کمرو احساس کند که والدینش با او تند برخورد می کنند یا در مقابله با احساس خجالت کودک اوضاع را وخیمتر کنند، احتمالاً او احساساتش را با والدین خود در میان نمیگذارد.
دکتر باسمن میگوید: “وقتی بچه رنج میکشد، ما که والدین او هستیم میخواهیم کاری برایش انجام دهیم، اما وقتی کودک احساس خجالت میکند، توجه بیشازحد شرایط را نه بهتر بلکه بدتر میکند.”
رفتار مثبت کودک کمرو را تشویق کنید
اگر فرزند شما وضعیت خجالت آوری که برایش پیش آمده را با شما در میان گذاشت، احساساتش را بپذیرید، اما نه بیشازحد آن موضوع را بزرگ نکنید و نه راحت از کنارش بگذرید. در عوض، مهارت های مثبت او را در کنار آمدن با موضوع تحسین کنید. مثلاً اگر در مراسمی هنگام نواختن پیانو قطعهای را اشتباه زد، از اینکه با تمرکز کارش را تا آخر حفظ کرد، او را تشویق کنید.
اگر تجربیات منفی را به روشی بهتر توصیف کنیم، آنگاه بچه ها واکنشهای مناسبی در مقابله با احساس خجالتی بروز میدهند و آن را تمرین میکنند و مهارت هایی پیدا کنند که ما به آن مهارت های فرا شناختی میگوییم. بهتر است بگویید: “از اتفاقی که امروز افتاد خیلی متأسف شدم. میدانم که باعث نگرانی تو شد اما خیلی مایه افتخار بودی که از پس آن برآمدی. آدم باید خیلی شجاع باشد که با پیش آمدن چنین وضعی باز هم بتواند به نواختن موسیقی ادامه دهد.
دورنمایی از مسائل در ذهن کودکان خجالتی ایجاد کنید
اگر کودک شما در باشگاه زمین خورد و دیگران به او خندیدند، ممکن است فکر کند همه او را دیدند، همه خندیدند و هیچکس این اتفاق را فراموش نمیکند.
شما میدانید که اینطور نیست اما کودکان به زحمت مسائل را فراتر از احساسات خود میبینند، همین امر باعث میشود موقعیتهای خجالت آور برای کودکان مانند اخبار صفحه اول روزنامه بزرگ باشد.
دکتر باسمن توضیح میدهد: “کودکان معمولاً خودمحور هستند؛ به همین دلیل وقتی کودک به خاطر موضوعی احساس خجالت میکند، گمان میکند همانقدر که موضوع ذهن او را به خود مشغول کرده، دیگران هم درگیر آن هستند. اما درواقع روز بعد بیشتر بچه ها موضوع را فراموش کردهاند.”
اگر یاد بگیرید احساسات و تجربیاتش را درزمینهٔ آن اتفاق قرار دهید، برای کودک دورنمایی ترسیم میشود و انعطافپذیری در او ایجاد میشود.
راههای درمان کودک خجالتی
موضوع را تشریح کنید: چند سؤال که پاسخ آن فقط بله یا خیر نیست و کودک باید جواب را توضیح دهد مطرح کنید. این کار باعث میشود احساساتش را درک کند (روش فراشناختی). مثلاً: تنها کودک شما نیست که در کلاس ژیمناستیک زمین خورده است، پس میتوانید با این سؤال شروع کنید که وقتی بچههای دیگر زمین میخورند چه حسی پیدا میکنی؟ اگر یاد بگیرید تجربیات خود کودک را در متن اتفاق قرار دهید به او کمک میکنید آن موقعیت خجالت آور را از زاویهای بهتر ببیند.
تجربیات خود را با کودک در میان بگذارید: تجربههای زندگی خود را با کودک در میان بگذارید. با این کار احساس خجالتی کودک را عادی جلوه میدهید. “مثلاً بگویید: دیروز در بقالی کیسه از دستم افتاد و چیزهای داخل آن کف مغازه پخشوپلا شد. همه خندیدند اما بعد چند نفر کمک کردند چیزها را جمع کردم.”
مقایسه نکنید: ایجاد دورنما خوب است اما مراقب باشید تجربههای خود را با تجربههای فرزندتان مقایسه نکنید. (“فکر میکنی خیلی اتفاق بدی افتاده، وقتی برادرت همسن تو بود….”) ممکن است آخرسر بچه فکر کند چیزهایی که برای او پیش آمده است اهمیت ندارد – یا موضوع آنقدر جدی نیست که به او حق دهید آشفته باشد – این مسئله باعث میشود حال کودک بدتر شود که چرا بهاندازه کافی محکم و قوی نیست.
بگذارید خود کودک قضیه را مدیریت کند: اینگونه سؤالها مفید هستند، اما بعضیاوقات کودک شما نمیخواهد درباره آن صحبت کند. دکتر باسمن میگوید: “باید بگذارید خود کودک سکان امور را در دست گیرد. اگر میگوید نمیخواهم حرفی درباره آن بزنم، یا خیلی ناراحت است، مجبورش نکنید.” خجالتی کودک حس آزاردهندهای است و گاهی برای آرام شدن نیاز به زمان دارد.
اگر به کودک کمک کنید بدون کوچک شمردن احساساتش، دورنمایی از آن تجربه شرمآور در ذهن خود ایجاد کند، راحتتر میتواند تجارب منفی را پشت سر بگذارد و این ابزاری مؤثری برای افزایش حس خود آگاهی در کودک است.
درمان کمرویی و خجالت در کودکان
موقعیتهای خجالت بر انگیز برای همه هرازگاهی پیش میآید، اما اگر کودک دائماً برآشفته از مدرسه به خانه میآید، یا اخلاق و رفتارش مدام تغییر میکند، موضوع بیشازپیش مهم است:
قلدری کردن: متأسفانه بچه ها همه زمانها مهربان نیستند. اکثر بچه ها در دورهای از زندگی خود با انجام بعضی کارها تفریح میکنند. خجالتی کودک ناخوشایند است اما غیرعادی نیست. اما اگر فرزند شما همیشه از دست همسنوسالانش شاکی است که مزاحمش میشوند یا او را دست میاندازند – بخصوص از دست بچههایی که درشتهیکل هستند، چند سال بزرگتر هستند، یا طرفدار دارند – این احتمال وجود دارد که مورد اذیت و آزار قرار میگیرد ( از طرف همسالانش) و زمان آن فرارسیده که مداخله کنید( بهعنوان والدین)
تغییر رفتار کودک : غم و اضطراب بعد از تجربه ماجرای خجالت آور در کودک امری طبیعی است. اما تغییرات رفتاری ماندگار در کودک مانند بی خوابی، کم اشتهایی، اضطراب بیشازحد در کودک طبیعی نیست.
واکنش شدید یا وسواسی : اگر کودک شما به یک موقعیت خجالتی برانگیز بیشازحد واکنش نشان میدهد یا نمیتواند از موضوع بگذرد وقت آن است که مداخله کنید.
کنارهگیری یا گوشه گیری کودک : اکثر کودکانی که دچار تجربه خجالت آوری میشوند از جایی که آن مشکل ایجادشده مثلاً مدرسه یا گروههای اجتماعی فاصله میگیرند؛ اگر این کنارهگیری دائمی شد باید نگران حال کودک شد. چنین مواردی از نشانههای این رفتار است: دائم میگوید مریض است و نمیتواند به مدرسه برود یا به بهانه درمانگاه رفتن در کلاس خاصی حاضر نمیشود، از ملاقات دوستان طفره میرود، کلاس را ترک میکند، از فوقبرنامههای درسی فرار میکند یا اصلاً دیگر حاضر نیست به مدرسه برود.
خجالتی کودک و اضطراب اجتماعی
برای برخی از کودکان ترس از خجالت کشیدن میتواند به یک مسئله جدی تبدیل شود. اگر یک بچه به نظر در ترس دائمی مواجه با شرایط خجالت آور قرار دارد – حتی وقتیکه دلیلی برای نگرانی از این بابت نیست – احتمالاً مبتلا به اضطراب اجتماعی شده است.
معمولاً بچههایی که به سن بلوغ رسیدهاند دچار اضطراب اجتماعی میشوند، اما ممکن است این مسئله زودتر هم اتفاق بیفتد. بچهای که اضطراب اجتماعی دارد از شرکت در فعالیتهای روزمره هراس دارد چون بهشدت نگران آن است که دیگران درباره او چطور فکر میکنند، همیشه فکرش درگیر این موضوع است که از دید دیگران چطور به نظر میرسد، یا میترسد خطایی از او سر بزند.
این ترس ها خیلی باعث تضعیف روحیه کودک میشوند. بچههایی که از هر مسئلهای زود احساس رنجش یا حقارت میکنند، حتی تعاملهای معمولی نیز برای آنها مثل میدان مین است، از تعاملهای اجتماعی، تعامل با افراد در مدرسه و تعاملهای شخصی نیز رنج میبرند. دوری از موقعیتهای اضطراب آور در کودک خجالتی عادی است، اما بچههایی که اضطراب اجتماعی دارند وقتی احساس خجالت بر کودک غلبه میکند، ممکن است کودک پرخاشگری کنند.
اما جای خوشحالی است که در کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی روش درمان شناختی رفتاری مؤثر است و با کمک دیگران میتوانند به زندگی عادی برگردند.
درسهای زندگی
طبیعی است که بخواهید فرزندتان را از تجربههای آسیبزا یا پریشان کننده حفظ کنید، اما در آخر، بهترین روش برای تقویت مهارت های مقابله با احساسات در کودک، کسب تجربه است – البته با حمایت دیگران.
دکتر باسمن میگوید: “خجالت کشیدن جزء لاینفک زندگی است، ما دلمان میخواهد بچه ها را از سختیها در امان نگه داریم اما اگر بچه ها یاد بگیرند چگونه در موقعیتهای واقعی به روشی سالم با آن تجارب برخورد کنند مهارتی به دست میآورند که در بزرگسالی نیز آنها را حفظ میکنند.”
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.