ماری لوئیس عاشق تنهایی و سکوت بود.
او خیلی باهوش و حواس‌جمع بود
و دلش می‌خواست در آرامش بنشیند و کتاب بخواند.
ماری آن‌قدر آرام بود که هیچ‌وقت دوست نداشت حرف بزند؛
وقتی همه ازش می‌پرسیدند:
«چرا این‌قدر ساکتی؟»
هیچ جوابی نداشت به بقیه بدهد
تا اینکه یک روز فکر بکری به ذهنش رسید!

درباره‌ی نویسنده:

ژاکلین دیسفورجز (Jaclyn Desforges) برای نشریه‌ها و مجله‌های بسیاری مطلب می‌نویسد. او جوایز بسیاری مثل نیوویس‌اوارد (New Voice Award) برده است و نامزد دریافت جوایز معتبر ادبی بسیاری مثل پوش‌کت (Pushcat) شده است. ژاکلین در اونتاریو کانادا با همسر و دخترش زندگی می‌کند.

درباره‌ی تصویرگر:

ریسا هوگو (Risa Hugo)کارشناسی هنرهای تجسمی و کارشناسی‌ارشد تصویرگری را در دانشگاه هنر و طراحی ایمیلی کارر (Emily Carr) گذرانده است. دوران کودکی‌ او در کشور ژاپن گذشته، اما حالا با همسر و پسرش در ونکوور زندگی می‌کند. 

کارشناسان می‌گویند:

هیدن ورلد بوکس (Hidden Worlds Books) داستانی فوق‌العاده زیبا برای کودکانی که هم به صحبت‌کردن علاقه دارند و هم به گوش‌کردن

یوث سرویسز بوک نیوز (Youth Services Book Review) این کتاب می‌تواند بحث درباره‌ی تفاوت کودکان را باز کند و اینکه باید ما این تفاوت‌ها را با آغوش باز بپذیریم.

سی‌‌ام ریویز (CM Reviews) این کتاب با قهرمان‌پروری و شخصیت‌پردازی از سکوت و روش تفکر و تامل ماری لوئیس، تفاوت را ارج می‌نهد. این کتاب باید در همه‌ی مهدکودک‌ها بلندخوانی شود و البته باید جایی هم در کتابخانه‌های مدرسه‌ها و خانه‌ها داشته باشد.

خوانندگان می‌گویند:

ماری لوئیس دختر ساکتی است که از اطرافیان درکش نمی‌کنند که چرا او به سکوت علاقه دارد. برای همین او تصمیم می‌گیرد تا جوابی برای این سوال که مدام ازش می‌پرسند، پیدا کند. این داستان فوق‌العاده نشان می‌دهد چرا بعضی از کودکان ساکت هستند و چرا این موضوع بدی نیست.

این کتاب بر این موضوع تاکید می‌کند که چرا باید بیشتر از حرف‌زدن، به گوش‌دادن توجه کنیم. این روزها، همه می‌خواهند حرف بزنند، ولی خوب است که گاهی تمرین کنیم و فقط گوش بدهیم. متاسفانه هیچ‌کس هم به این موضوع مهم اهمیت نمی‌دهد.

این کتاب مخصوص کودکان درون‌گراست. این داستان شما را به سفری با ماری لوئیس می‌برد. ماری لوئیس دوست دارد در طبیعت بنشیند و به صداهای اطراف گوش دهد، اما دیگران از او می‌خواهند که صدایش را بلندتر کند، بیشتر صحبت کند تا همه متوجه حضورش باشند، اما این با سرشت او سازگار نیست. اما عاقبت او دستگاهی می‌سازد تا به جای اینکه از دنیایش فرار کند و از آن فاصله بگیرد، آن را به دیگران نشان دهد.