رشد اخلاقی: کودکان با افزایش سن مراقبت و فراگیرتر می شوند
مدارس رشد تحصیلی کودکان را ردیابی و پرورش می دهند ، سواد و تعداد را در برابر منحنی زنگ می سنجند. اما در مورد رشد اخلاقی کودکان چطور؟ یک مطالعه جدید نشان داده است که این مسئله نیز با گذشت زمان پیشرفت می کند و والدین می توانند کارهای زیادی در این زمینه انجام دهند.
اگرچه قبلاً حس اخلاقی بزرگسالان ترسیم شده بود ، اما تاکنون اطلاعات کمی در مورد آنچه کودکان به آنها اهمیت می دهند یا چگونگی تغییر این مسئله با افزایش سن می دانیم.
رشد اخلاقی در کودکی
ما از 151 کودک - چهار تا ده ساله - خواسته ایم که چگونگی اهمیت مراقبت از 24 مورد را ترسیم کنند. این چیزها شامل انسانها ، حیوانات و اشیای بی جان مختلف بود. شرکت کنندگان ما هر یک را در سه "حلقه اخلاقی" قرار دادند ، مشخص کردند که چه کسی یا چه چیزی را بسیار زیاد ، کمی یا اصلاً نگران کرده اند.
ما کشف کردیم که کودکان با افزایش سن اهداف بیشتری را در محافل اخلاقی خود قرار می دهند. توانایی آنها در ایجاد نگرانی به دیگران با پیشرفت پیشرفت می کند ، دقیقاً مانند مهارت های عددی و سواد آموزی. این نشان می دهد که از طریق رشد اخلاقی کودک ، پنی در چند نقطه افت می کند زیرا درک آنها از نیازهای اخلاقی دیگران بیشتر می شود.
ما اجتماعی متولد می شویم: از همان کودکی کودکان به سمت دیگران سوق داده می شوند ، به آنها کمک می کنند و دوستشان دارند. رفتارهای کمک کننده می توانند از 18 ماهگی شروع شوند و تا سه سالگی به امری عادی تبدیل شوند. اما این رفتارها معمولاً فقط در شرایطی اتفاق می افتد که کمک هزینه مستقیم ندارد (مثلاً کنار گذاشتن چیزی که برای آن ارزش قائل هستید مانند یک اسباب بازی گرامی).
در مقابل ، اگرچه یک کودک چهار ساله تصدیق می کند که کار مشترک کاری خوب است و دیگران را که به اشتراک نمی گذارند مجازات می کنند ، اما انجام این کار برایشان بسیار دشوار است. متوجه شدیم کودکان چهار ساله کمترین برچسب هایی را که در کار ما به دست آوردند به یک هم سن و سال ناشناس اهدا می کنند.
فقط در مراحل بعدی در هفت تا هشت سالگی است که کودکان شروع به رفتارهای مشترک نوع دوستی می کنند. در این سن ، کودکان بسیار پذیراتر از هنجارهای اجتماعی انصاف و عدالت می شوند. آنها نه تنها نسبت به سناریوهای ناعادلانه که کمتر از فرزند دیگری دریافت می کنند ، بلکه وقتی بیش از کودک دیگر نیز دریافت می کنند ، انزجار نشان خواهند داد.
این توانایی برای گنجاندن تجربه دیگران در تصمیم گیری خود ما اصل استدلال اخلاقی است. این توانایی است که ممکن است توضیح دهد که چرا کودکان بزرگتر به طور قابل توجهی نسبت به افراد آسیب پذیر جامعه - مانند بیماران و افراد دارای معلولیت - مراقبت بیشتری نشان می دهند.
در حالی که بچه های چهار ساله به اندازه کفش به یک شخص بیمار اهمیت نمی دادند ، از هفت سالگی کودکان مراقبت زیادی از یک بیمار را گزارش می کردند و آنها را در حلقه داخلی خود قرار می دادند. کودکان بزرگتر (بنابراین ، هفت سال به بالا) نیز به نظر می رسد توانایی بیشتری در مراقبت از مفاهیم انتزاعی تر ، مانند محیط دارند.
تبدیل شدن به یک موجود اخلاقی کاملاً تعهدی است و زمان بر است. بنابراین ، اگر به نظر می رسد کودک چهار ساله شما بیش از افرادی که بیشترین مراقبت را دارند ، نگران آنچه در مقابل آنهاست ، به آنها فرصت دهید - آنها به آنجا خواهند رسید.
بعضی چیزها تغییر می کند ، بعضی چیزها ثابت می مانند
تحقیقات ما همچنین نشان می دهد برخی ترجیحات اخلاقی وجود دارد که در طول عمر پایدار به نظر می رسد. در هر سنی ، کودکان اعضای خانواده و بهترین دوستان را ترجیح می دهند و آنها را در محافل داخلی نگرانی خود نگه می دارند.
به همین ترتیب ، شرور یا خلافکاران به طرز قابل اعتمادی خارج از محافل مورد نگرانی ما قرار می گیرند: کودکان در هر سنی گزارش می کنند که به قلدرها و سارقین اهمیتی نمی دهند. اولویت زیادی برای اعضای گروه ما (کسانی که با آنها همذات پنداری می کنیم ، مانند همکلاسی ها) نسبت به یک گروه ناآشنا (مانند کودکانی که در خارج از کشور زندگی می کنند) وجود دارد. این الگوها در نمونه های بزرگسالان نیز منعکس می شوند و نشان می دهند که در شرایط انسانی نیز ساخته شده اند.
اما این بدان معنا نیست که این تنظیمات نمی توانند تحت تأثیر تجربه قرار بگیرند. به سادگی داشتن ارتباط بیشتر با یک عضو گروه می تواند به پرورش دوست داشتن و احساس تشابه در بزرگسالان و کودکان کمک کند.
به همین ترتیب ، خواندن داستان برای کودکان حاوی شخصیت های اصلی دارای معلولیت باعث کاهش تعصب در کودکان نسبت به افراد معلول از پنج سال می شود. والدین می توانند با دادن فرصت به کودکان درگیر شدن با طیف وسیعی از افراد از زمینه های مختلف ، به تحمل و ترحم در کودکان کمک کنند.
ایجاد آینده ای اخلاقی
تصویر اصلی در اینجا این است که این تصمیمات ریشه های تعصب و تحمل را در اختیار دارند. درک زمان ظهور این صفات بدان معناست که ما می توانیم راه های غلبه بر تعصب و پذیرش بهتر را توسعه دهیم.
همه ما در اینجا نقشی داریم که باید بازی کنیم:
تشویق کردن به اشتراک گذاری بین فرزند و دیگران
بر تشابهات بین گروهها تأکید دارند ، نه بر تفاوتها
داستان های کودکان را با طیف متنوعی از شخصیت های اصلی انسانی و غیر انسانی خواندن
توضیح دهید که چرا چیزی اشتباه است ، نه اینکه فقط بگویید اشتباه است.
با انجام این کار ، همه ما می توانیم به رشد اخلاقی نسل های آینده خود کمک کنیم.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.