هدف ما از رعایت قانون چیست؟
مهمترین هدف قوانین بشری ایجاد فضای امنیت و آرامش برای شهروندان است. انسان امروزی به خوبی میداند مهمترین موهبتی که در پرتو رعایت قانون نصیب انسان میشود امنیت، رفاه و آسایش، احقاق حقوق و عدالت و جلوگیری از ظلم است. امروزه در جوامع موضوع امنیت را نوعی نعمت اجتماعی میپندارند. به گونه ای که امنیت نعمتی است که تمام حکومت ها برای تحقق آن تلاش میکنند. امروزه جوامعی پیشرفته محسوب میشوند که بتوانند فضای امنتری را برای شهروندان خود فراهم کنند. یک شهروند حتی اگر بخواهد مؤمن و مسلمان خوبی باشد باید در زندگی اجتماعی خود احساس امنیت کند. در اقتصاد و معیشت ایمن باشد. نگران و مضطرب نباشند. ظلم و اجحاف از جامعه دور و عدل و احسان در آن جامعه جایگزین شود.
امام در پیام هشت مادهای می فرماید:
«باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند، و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند، و قوه قضاییه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند، و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان است.» (صحیفه امام؛ ج 17، ص 141)
امام میفرمود: برخوردهای فراقانونی ممنوع. معمـار انقلاب اسلامی همیشه کوشیده است تا به مسئولین و ضابطین و مردم بیاموزد تا سعادت بشر در گرو رعایت قوانین الهی و قوانین جاری کشور است. یکی از دغدغههای اساسی جمهوری اسلامی برخوردهای "فراقانونی" است که سهم بزرگی در خلق بی اعتمادی مردمی دارد. به زعم تحلیلگران مسائل اجتماعی برخوردهای فراقانونی صرف نظر از تبعات بین المللی، در شاخص های داخلی نیز موجب بروز مشکلات زیادی می شود. این موضوع علاوه بر تمهیدات قانونی موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی، در پیام هشت ماده ای امام که یکی از جامع ترین منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران است، بیان شده است. به اذعان یاران و شاگردان امام، کرامت انسانی در منظر امام از مهمترین مسائل مورد توجه ایشان بوده و همواره تأکید می کردند مسئولان کاری بکنند که مردم احساس کنند جانشان و مال شان و حیثیت آنها در امان است.
بدون شک سهم مجریان کشور و متصدیان در رعایت قانون سهم بالایی است.
«اهانت کردن به یک آدمی، ولو این آدم هم خودش یک آدم مخالفِ مثلًا چه باشد، باز حق اهانت نیست. این حق است که جزایش را به او بدهند، دیگر اهانت چرا به او بکنند؟ رفتن منزل، به خانواده اش تعرض کردن، به بچه هایش تعرض کردن، اینها اموری است که نباید بشود.» (صحیفه امام؛ ج 10، ص 274)
امام (س) می فرماید:
«شما یک قدرت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را می خواهید پیاده بکنید، احکام اسلام را می خواهید پیاده بکنید؛ باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم، در این امور بررسی بشود یک وقت یک بیگناهی خدای نخواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند.» (همان، ص 275)
«هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف، جرم است و موجب تعزیر شرعی است.» (صحیفه امام؛ ج 17، ص 140)
رعایت قانون از بدیهیات نظامهای اجتماعی است؛ سوره قریش به دو موضوع مهم اشاره می کند که می توان آنها را از مهمترین نعمت ها شمرد. ابتدائاً سیر کردن شکم بندگان و در مرحله بعدی ایجاد و امنیت و رفع نگرانی از مردم که دقیقاً وظیفه حکومتها هم همین موارد است. موضوع رفع گرسنگی و تأمین مواد غذایی برای مردم از وظایف اولیه حکومت است و در مرحله بعد برطرف کردن ترس و وحشت و ایجاد امنیت برای جامعه. از آنجا که آیات این سوره به قریش بر می گردد، قطعاً در آن زمان این دو موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند. که با گذشت قرنها از آن زمان هنوز هم این دو موضوع در رأس مطالبات مردم است. امام خمینی (س) در وظایف دولت و حکومت اسلامی نیز بارها به این وظایف اشاره می کند. به ویژه رسیدگی به مستضعفین و تأمین حداقل نیاز آنان را از وظایف اصلی دولت می شمارد. ایجاد امنیت و رفاه و آسایش و زندگی همراه با آرامش را نیز در رأس مطالبات می داند. حتی در موضوع مخالفت با شاه این خواسته برای او از اهمیت خاصی برخوردار است. انقلابیون و شاگردان امام خمینی صرفاً برای تبعیض های مالی مبارزه نکردند بلکه از نظر آنان خشونت، دیکتاتوری و ظلم ستم شاهی که موجب ظلم به مردم می شد و آنها را تحقیر می کرد، هدف اصلی مبارزه بود. ناامنی در محیط خانه و مسجد و دانشگاه و سلب آزادی های مشروع عواملی بودند که هر روز دامنه اعتراضات مردم را گسترده می کرد.
«به برادران دادگاه و کسانی که رئیس زندان هستند و اشخاصی که زندانبان هستند، می گویم و آن اینکه این طور نباشد که یک جنایتی وقتی واقع شد، اینها آرامش خودشان را از دست بدهند و - خدای نخواسته - با زندانیانی که الآن هستند - و لو این زندانیان از همین گروههای فاسد باشند - با خشونت غیر اسلامی عمل کنند. با آرامش و با احترام عمل کنند. لکن دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند و پرونده ها را بررسی کنند و آنها را بر محکمهها بنشانند و از آنها استفسار کنند و با قاطعیت، هر چه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دستهای از ما به وسیله همین گروهها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند - خدای نخواسته - به خلاف موازین اسلام عمل کنیم و من می دانم نمی کنند. گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند تهمت را می زنند، آنها کارهای اینها که در خیابانها کردند و مردم را آن طور، بیگناهها را آن طور کشتند، آنها را توجیه می کنند و محکوم نمی کنند، لکن این مصیبتهایی که بر جامعه ما وارد می شود، هیچ ابداً تفاوتی برایشان نمی کند، اگر نگویم که آنها در خلوت می گویند، خوب شد که اینها را کشتند. خداوند ان شاء اللَّه، همه ما را اصلاح کند؛ هواهای نفسانیه ما را سرکوب کند؛ ما را و ملت را مصممتر کند. همه در صحنه حاضر باشند؛ لکن آرامش را حفظ کنند. (صحیفه امام؛ ج 14، ص 528)
قرآن کریم در سوره حجرات ضمن نهی سوءظن می فرماید: اجتنبوا کثیراً من الظن. سوءظن فردی و اجتماعی موجب گناهان متعددی می شود. قضاوتهای بیجا، تجسس کردن، تهمت زدن از این گناه شروع می شود. در جامعه ای که مردم آن به یکدیگر اعتماد ندارند و برخوردهایشان همراه با سوءظن باشد حرفها، نگاهها و رفتارها امنیت را از مردم سلب می کند. «از اطلاق بسیاری از اخبار معلوم می شود که کشف سر مؤمنین حرام است. یعنی عیوبی که از مؤمنین مستور و مخفی است چه خلقی و یا خلقی یا عملی باشد حرام است اظهار آن را و افشا آن را. چه شخص متصف؛ راضی به آن باشد یا نه، و چه قصد انتقاص در کار باشد یا نباشد. (شرح چهل حدیث ص 302) پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرمایند؛ ای مسلمانان که به زبان مسلمان شده اید و ایمان در قلب شما وارد نشده است مذمت نکنید مسلمانان را و جستجو نکنید زشتیهای پوشیده شده آنها را. (کافی؛ ج 2، ص 354)
امام (س) در مذمت تجسس و سوءظن عبارت کلیدی دارند. مبنای امام این است که هر کاری که به وحدت کلمه جامعه و وحدت عقیده لطمه بزند، محکوم است. سوءظن و تجسس اگر از ناحیه یک شهروند صورت بگیرد. به میزان یک نفر به این مقصد بزرگ لطمه می زند و اگر در قالب یک جمعیت و حزب و سازمان باشد به همان میزان لطمه بزرگترین وارد می کند.
«یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیای عظام (سلام الله علیهم) که علاوه بر آن که خود مقصود مستقل است، وسیله پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینه فاضله می باشد، توحید کلمه و توحید عقیده است. این مقصد بزرگ انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد هم و الفت و اخوت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری و افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند و جمعیت به منزله یک شخص باشد و افراد به منزله اعضاء و اجزاء آن. پر واضع است که این کبیره (سوءظن و تجسس) اگر رایج شود، در بین جمعیتی، موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشه فساد در جمعیت بدواند. درخت نفاق و دورویی در آنها ایجاد می کنند. وحدت و اتحاد جامعه را گسسته کند.» (شرح چهل حدیث، ص 309)
همچنین میفرماید:
«کراراً گفتم و باز تکرار می کنم، کسی حق ندارد به منزل مردم حمله کند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پیدا شد که مجرمی در منزلی است مراقبت از فرار او کنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند که با موازین او را دستگیر نمایند. علاقه مندان به نهضت باید از این گونه اعمال اجتناب کنند. مردم باید روی موازین شرعیه عمل نمایند.» (صحیفه امام،ج 6،ص 264)
«در اجرای حدود، نباید از آن حدودی که حق تعالی فرموده است، پایین تر عمل بشود و نباید زیادتر. حتی آن کسی را که الآن محکوم به قتل شده است و دارند می برندش در جایی که او را بکشند، هیچ کس حق ندارد حتی یک کلمۀ درشت به او بگوید؛ اجرای حکم خداست. اگر کسی یک سیلی به او زد، او حق دارد در همان جا، یک سیلی برگرداند و باید هم دیگران کمک کنند تا او قصاص بکند. اگر یک درشتی کرد، آن کسی که درشتی کـرده است تعـزیر لازم دارد، بـاید قوۀ قضـاییه تعـزیر کند او را.» (صحیفه امام،ج 19 ،ص 326)
از زمانی که انسان تصمیم گرفت به صورت جمعی زندگی کند، ضرورت وضع قوانین را بین خود احساس نمود و فهمید که باید برای بهتر زندگی کردن خود و دیگران باید به آن احترام بگذارد تا زندگی بهتری داشته باشد. همه ادیان و مکاتب برای پیروان خود آیین ها و مقرراتی را وضع کرده و به دنبال اجرای آن بوده اند. اسلام که جامع ترین دین به حساب می آید بر معاهدات، پیمانها و قوانین بشری تأکید و بسیاری از آنها را تنفیذ کرده است.
در نگاه اسلام امنیت و آرامش از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در سوره انعام آیات 82 و 83 خدواند تبارک و تعالی می فرماید.«الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ» کسانی که ایمان می آورند و آنرا آغشته به ظلم نمی کنند، امنیت و آرامش از آنان است و آنها هدایت شدگان هستند.
امروزه کشورهایی می توانند ادعای توسعه و پیشرفت داشته باشند که مردم و شهروندان در آسایش بیشتری زندگی کنند.
قرآن می فرماید: اگر برای گروهی از مردم تمکن بخشیدیم که روی زمین زندگی کنند، آنها مجال خواهند یافت که نماز بپا دارند و زکات بدهند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. «الذین ان مکناهم فی الارض» (حج / 41)
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.