اختلال کنترل تکانه
اختلال کنترل تکانه یک اختلال تکانشگری و وسواسی است که در آن فرد نمی تواند جلوی فکر وسواسی و آسیب زا را بگیرد و تا آن کار را انجام ندهد راضی نمی شود. در واقع کنترل تکانه به این معناست که فرد قادر است قبل از انجام کاری جوانب مختلف آن را بررسی کرده، و به دلیل عواقب منفی، از لذت آن کار صرف نظر کند. اما بسیاری از افراد درگیر اختلال کنترل تکانه با وجود آگاهی از عواقب منفی کارشان، برای کسب لذت دوباره آن عمل مخرب را انجام می دهند. اطرافیان و خانواده های این افراد دلیل انجام کار آن ها را درک نمی کنند. اما پی بردن به این موضوع که آن ها دچار یک نوع اختلال هستند، کمک می کند تا در جریان درمان قرار بگیرند.
افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه چه شرایطی دارند؟
افراد مبتلا به اختلالات کنترل تکانه معمولا به طور تکراری یک رفتار زیان بار را انجام می دهند. آن ها فکر می کنند توانایی جلوگیری از میل و وسوسه قوی خود به این کار را ندارند. قبل از هر اقدامی، یک تنش و اضطراب شدید را تجربه می کنند و تا انجام دادن آن عمل احساس تنش را تجربه می کنند. این چرخه هر بار که اتفاق می افتد، فرد دارای اختلال سعی می کند تا از آن جلوگیری کند اما به دلیل احساسات شدید درونی، معمولا در مقابل انجام آن ناتوان می شود. برخی از نشانه های این بیماری بسیار شبیه به اختلال وسواس فکری عملی است.
مراحل انجام یک فکر در افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه چیست؟
افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه به طور کلی 5 مرحله را در هر اقدام خود سپری می کنند.
مرحله اول: یک تنش یا فکر وسواس گونه و آسیب زا در ذهن ایجاد می شود که فرد را دچار اضطراب و بی قراری می کند.
مرحله دوم: پردازش و رشد دادن تنش و فکر که برای اقدام به آن کار برنامه ریزی می کنند.
مرحله سوم: اقدام به عمل که باعث لذت شدید برای فرد می شود.
مرحله چهارم: پس از برآورده شدن خواسته، احساس آرامش و رسیدن به هدف دارند و به ادامه زندگی می پردازند.
مرحله پنجم: احساس پشیمانی و گناه وجود دارد و فرد با خود عهد می بندد که دیگر این کار را نکند. البته دوباره با ایجاد تنش، به سمت تکرار آن می رود. مرحله پنجم در همه وجود ندارد.
انواع اختلالات کنترل تکانه
دو نوع اختلال کنترل تکانه (اختلال آتش افروزی و اختلال دزدی) در جدیدترین دسته بندی اختلالات روانی مشخص شده است که در ادامه به آن ها می پردازیم.
اختلال آتش افروزی
این افراد عمدتا آتش درست می کنند و قبل از این کار شدیدا احساس اضطراب، تنش و بر انگیختگی دارند. به طوری که توانایی مقابله با این احساساترا ندارند. آتش برای آن ها بسیار جذاب است و هنگامی که چیزی را آتش می زنند، به آن نگاه کرده و در پیامدهای بعدی آن مشارکت می کنند. آتش زدن باعث ارضا و لذت بردن آن ها مب شود.
برای تشخیص جنون آتش افروزی نباید نفعی در آتش زدن وجود داشته باشد یا بیماری جسمی دیگری داشته باشند. صرفا بدون هیچ دلیلی و برای کسب لذت این کار را می کنند.
افراد مبتلا به اختلال آتش فروزی، معمولا در طولانی مدت آن را تجربه می کنند و ممکن است به اختلالات رفتاری دیگری مثل قمار بازی تغییر پیدا کند.
دلایل و درمان اختلال آتش افروزی
مهم ترین دلایل این افراد برای آتش زدن، استرس، احساس بی کفایتی و تعارض با دیگران و مشکل در ارتباطات است.
دلیل زیستی این بیماری ممکن است اختلال در عملکرد دوپامین در مناطقی که به اعتیاد مرتبط است باشد.
بهترین روش درمان، درمان شناختی رفتاری است که شامل؛ قرارگیری در موقعیت و جلوگیری از اقدام به آتش زدن، نحوه درست پاسخ دادن به تنش ها و آموزش آرمیدگی یا مدیتیشن می تواند موثر باشد اما باید زیر مظر متخصص و طی یک برنامه مدون انجام شود.
اختلال دزدی
دزدی بیمارگون، میل شدید و مداوم به دزدی است. بر خلاف دزدهای حرفه ای که از فروشگاه ها دزدی می کنند، این افراد واقعا نمی خواهند چیزی داشته باشند و ارزش مالی که چیزی می دزدند برای آن ها اهمیتی ندارد، بلکه آن حس هیجان و برانگیختگی از عمل دزدی است که باعث این کار می شود.
این افراد با وجود هیجانی که از دزدی احساس می کنند، اما سعی می کنند در مقابل این حس خودشان را کنترل کنند چون می دانند این عمل نادرست و ناخوشایند است. چیزهایی که می دزدند برای آن ها مصرف خاصی ندارد، آن ها را نمی خواهند و آن ها را معمولا دور می اندازند.
نکته مهم در این بیماران این است که آن ها معمولا توانایی خرید چیز هایی که می دزدند را دارند اما مسئله آن ها اصلا مالی نیست.
ترس از دستگیر شدن کوچکترین پیامد دزدی بیمارگون است و عوارض جدی تری در زندگی فرد می گذارد. دوره های بی خوابی، بی قراری و تحریک پذیری دیگر عوارضی است که آن ها تجربه می کنند. آزاری که افکار وسواسی در ذهن آن ها ایجاد می کند نیز می تواند زندگی و کار آن ها را مختل کند.
برای آن ها فرقی ندارد که از چه کسی و از کجا دزدی می کنند و ممکن است حتی از دوستان و محل کار خود نیز دزدی کنند.
معمولا این افراد همزمان با این اختلال، دچار افسردگی، اختلالات اضطرابی و اعتیاد به مواد مخدر نیز می شوند. اقدام به خودکشی نیز جدی ترین خطری است که آن ها را به مقدار زیاد تهدید می کند.
دلیل و درمان اختلال دزدی بیمار گون
شباهت دزدی بیمارگون با اعتیاد به مواد مخدر در این است که هر دو قبل از اقدام به عمل، احساس تنش و اضطراب دارند و بعد از آن احساس رضایت و آرامش به دست می آورند. همچنین شباهت دیگر آنها این است که فرد نیاز دارد برای تجربه دوباره لذت و آرامش، به مقدار بیشتری این کار را انجام دهد که باعث می شود تعداد دفعات دزدی بیشتر شود.
دلیل زیستی اختلال دزدی بیمارگون مثل اعتیاد به مصرف مواد، تغییر در دوپامین، سروتونین و گیرنده های مواد مخدر در مغز است که شباهت زیاد با تغییراتی که در افراد معتاد به کوکائین روی می دهد، دارد.
درمان هایی که برای اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد می تواند به این افراد نیز کمک کند. حساسیت زدایی منظم و تدریجی، درمان بیزاری آور، مدیتیشن و یافتن منبع جایگزین ارضا برخی از درمان هایی است که توسط متخصص روانشناس ارائه می شود.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.