مسئولیت پذیری کودکان | نگاه علمی به مسئولیت های کودک
مسئولیت پذیری کودکان از جمله مهارتهای لازم در زندگی است و وظیفه والدین آموزش این مهارت به کودک خود است. در واقع پذیرفتن مسئولیت در کودک از همان سنین ابتدایی رشد به پرورش بلوغ فکری، رشد فردی، بهداشت روانی، افزایش اعتماد به نفس و خودپنداره مثبت منجر میشود. متاسفانه بسیاری از والدین از سر دلسوزی مسئولیتی به کودک خود واگذار نمیکنند که این مسئله حتی میتواند منجر به اختلالات روانی در آینده شود. والدین باید از روشهای ایجاد مهارت مسئولیت پذیری و پیامدهای منفی عدم مسئولیت پذیری در کودکان آگاه باشند. در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت.
مسئولیت پذیری کودکان در هر سنی چه حد باید باشد؟
کودکان هرچقدر بزرگتر میشوند آمادگی بیشتری برای پذیرفتن مسئولیتهای بزرگتر پیدا میکنند. در جریان رشد، والدین باید بپذیرند مسئولیتهایی را به کودک خود بدهند و از او انتظار داشته باشند برخی کارها را خودش انجام دهد.
عدم واگذاری برخی مسئولیتها به کودک باعث لوس شدن او شده و کودک یاد میگیرد در طی زمان خواستههایش را به راحتی به دست آورد و تبدیل به فردی متوقع میشود. پس والدین باید در صدد یافتن راهی برای افزایش مسئولیت پذیری کودکان باشند. مسئولیتهایی که به کودک میدهید باید متناسب با سن کودک و دوره ی رشدی او باشد.
سنین قبل از دبستان
_ کودکان در حدود 3 تا 5 سالگی میتوانند خودشان انتخابهایی داشته باشند، مثلا کودک میتواند تصمیم بگیرد امروز چه لباسی برای رفتن به مهدکودک بپوشد. البته این مسئله تحت نظارت والدین باید باشد.
_ کودک در مورد تغذیه و اینکه چه چیزی بخورد میتواند خودش تصمیم بگیرد. البته محدودیتهایی هم باید اعمال شود.
_ در مورد اسباب بازیهایش میتواند خودش تصمیم بگیرد. از او نظر بخواهید که دوست دارد اسباب بازیهایش را چه جایی قرار دهد و چه چیزهایی به دیوار اتاقش بزند.
_ میتوان از کودک 5 ساله انتظار داشت وسایلش را بعد از بازی جمع کند و اگر به اصطلاح خراب کاری کرد، خودش سعی در تمیز کردن و جمع کردن آن بکند. ولی در این امر میتوان به کودک کمک و راهنمایی کرد.
_ در این سن کودکان میتوانند کمکهای کوچکی هنگام کارهای خانه بکنند ولی این امر برای وقتی است که خودشان بخواهند کمک کنند.
مسئولیت پذیری کودکان در سنین دبستان
_ کودکان از زمان ورود به مدرسه مسئولیتهای بیشتری بر عهده میگیرند. مثلا در انجام کارهای منزل میتوانند کمک کنند و کارهای ساده مثل چیدن میز شام میتواند مسئولیت خوبی برای کودک باشد.
_ مدیریت پول تو جیبی کودک را بر عهده خودش بگذارید. آنها میتوانند تصمیم بگیرند چقدر خرج کنند و برای چه اموری این کار را انجام دهند. اول با پول هفتگی شروع کنید و اگر کودکتان ولخرجی کرد و پولش تمام شد، با دلسوزی بیش از حد دوباره به او پول ندهید.
_ از کودکان این سن میتوان انتظار داشت تکالیف مدرسهاش را به اتمام برساند و فعالیتهای فوق برنامه مورد علاقه خود را انتخاب کند.
_ کودکان باید پیامدها و مسئولیتهای کار خود را بپذیرند. برای مثال اگر آسیبی به شیشه همسایه زدهاند، میتوانند با پول توجیبی خود آن را جبران کنند.
در نظر داشته باشید که انعطاف پذیری شما و عدم تحکم به آنها کلید یک رابطه دوسویه و موفق میباشد. نیازها و توقعات کودکتان را در نظر داشته باشید و با توجه به آنها عمل کنید. در عین حال قوانین و محدودیتها را متناسب با سن آنها اعلام کنید و مطمئن شوید که کودکتان از وجود قانونی که مدنظر شماست خبر دارد یا آن را درست متوجه شده است.
نوجوانی
_ کودکان بعد از 10-11 سالگی که وارد سنین نوجوانی میشوند در مورد بسیاری مسائل میتوانند نظر بدهند و بسیار مهم است که در تصمیم گیریهای مشترک خانوادگی نظرهایشان پرسیده شود و با آنها مشورت گردد.
_ انجام دادن نظافت شخصی، مرتب کردن وسایل شخصی، انجام تکالیف تحصیلی و اموری مانند این کاملا متناسب با سن نوجوان میباشد.
_ از این سن میتوانید انتظار داشته باشید کودکتان در منزل تنها بماند یا با دوستانش تنها به بیرون برود. البته در این امر محدودیتهایی وجود خواهد داشت.
_ حدود 15 سالگی فرزندتان میتواند خودش به تنهایی رفت و آمد کند، پولش را به شکل ماهیانه مدیریت کند و تفریحات شخصی با دوستانش داشته باشد. همچنین میتوان انتظار مشارکت در کارهای خانه را از نوجوان 15 ساله داشت.
توجه داشته باشید که بین توقعاتتان از کودک یا نوجوانتان و خواستههایش تعادل برقرار کنید و همیشه با انعطاف پذیری با کودکتان مذاکره کنید. از طرفی روش تربیت کودک شماست که آینده او را مشخص میسازد. بنابراین داشتن یک سبک تربیتی مشخص و آگاهی از چگونگی رفتار صحیح با نوجوان، فرزندانتان را برای ورود به جامعه آماده میکند.
چگونگی ایجاد روحیه مسئولیت پذیری در کودکان
_ سعی کنید همواره کودک خود را برای انجام مسئولیتها تشویق کنید.
_ دستورات را برای کودک به صورت ساده بیان کنید.
_ صبور باشید و حوصله به خرج دهید تا بتوانید به کودک خود کمک کنید.
_ از کودکتان انتظارات واقع بینانه داشته باشید.
_ انعطاف پذیری به خرج دهید و بذارید کودک از خلاقیت خود نیز استفاده کند.
_ به کودکتان یاد دهید که اشتباهاتش را بپذیرد.
_ وظایف و مسئولیتها را بر اساس سن کودک تعیین کنید و با بزرگتر شدن او مسئولیتها را نیز بیشتر کنید.
پیامدهای عدم مسئولیت پذیری کودکان
در صورتی که در طی جریان رشد مسئولیتهایی را به کودکتان محول نکنید، کودک برای کوچکترین کارهایش به شما وابسته خواهد ماند. یکی دیگر از پیامدهای این امر عدم رشد اعتماد به نفس کودک میباشد. کودک این پنداره را رشد میدهد که از پس مسائل و مشکلاتش به تنهایی بر نمیآید. چنین کودکی در مورد هیچ کاری نمیتواند تصمیم بگیرد و بدون والدینش از پس خودش بر نمیآید.
این افراد در سنین بالا دچار بیارادگی و دشواری در تصمیم گیری میشوند، معمولا نمیدانند چه میخواهند و در جدا شدن از والدینشان مشکل دارند. این افراد در ساخت زندگی مستقل دچار مشکل میشوند و نمیتوانند روابط عاطفی خوبی بنا کنند. معمولا چنین والدینی فرزندانی با شخصیت وابسته پرورش میدهند.
علل عدم پرورش مسئولیت پذیری در کودکان
والدین در واقع به علت مهربانی و شفقت بیش از حد ممکن است فکر کنند کودکشان خسته میشود یا ظرفیت انجام این کار را ندارد. والدینی که خود کودکی سختی داشتهاند، ممکن است بیش از حد در پی برآورده کردن خواستههای کودکان بوده و یا نگران سختی کشیدن فرزندانشان باشند. در واقع آنها با این کار ممکن است در برخی زمینهها زندگی را برای آنها آسان کنند ولی آینده سختی را برای فرزندشان رقم خواهند زد.
برخی والدین به خاطر مشغولیتها یا خستگیهای خودشان وقت و انرژی کافی برای محبت کردن و وقت گذراندن با فرزندشان را ندارند. این افراد معمولا با فراهم کردن امکانات مادی بیش از حد یا انجام اموری که فرزندشان میخواهد در پی راضی کردن هستند. در واقع میخواهند از قشقرق به پا کردن وی راحت شوند. این سبک تربیتی نیز میتواند منجر به ایجاد شخصیت خودشیفته و یا دیگر اختلالات شخصیت شود.
گاهی اوقات هم احساس گناه والدین یا ترس از اینکه مبادا به قدر کافی خوب نباشند، منجر به این میشود که سعی در جبران افراطی داشته باشند. این جبران افراطی به معنی پذیرفتن بار تمامی مسئولیتها به تنهایی و عدم انتظار از کودک است.
مهمترین پیامد عدم مسئولیت پذیری کودک در بزرگسالی چیست؟
همانطور که اشاره شد مهمترین پیامد آن کاهش اعتماد به نفس در فرد است که منجر به کاهش عملکرد، انتخابهای محدود و کم خطر، تاثیرات منفی بر خودپنداره شخص و احساس تنفر از خود میباشد. همچنین در شرایط بدتر میتواند باعث ایجاد اختلالات شخصیت در فرد شود.
برای آگاهی بیشتر در زمینه اعتماد به نفس و اختلالات شخصیت کلیک کنید.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.