اسکوایرِ اسکوایرِ روباه نارنجی خوش‌تیپ و دستیارش آقای پپر شبکه‌ی عملیاتی گسترده‌ای در جهان دارند. اگر کسی به دردسر بیفتد حرف‌ها دهان‌به‌دهان، جانوربه‌جانور و پرنده‌به‌پرنده در کل جهان می‌چرخد تا آخرسر به گوش اسکوایر برسد. این خبر هم اول به گوش خرگوش صحرایی رسید. او هم به پافین گفت. پافین آن را به گوش آلباتروس رساند. آلباتروس هم پر کشید و برای گرگ تعریف کرد. گرگ با گله‌اش دوید تا گوزن شمالی را پیدا کند. گوزن ماجرا را با شاخ‌هایش روی خاک کشید. موش کور هم تصویر را حس کرد و آن را نقاشی کرد و از تونل‌های تودرتو به دست سوسک‌های ساکن کتابخانه‌ی مرکزی رساند. سوسک‌ها هم تصویر بازسازی‌شده را برای بنگاه نجات حیوانات ارسال کردند. بله، متأسفانه پنجه‌کوچولو به دردسر افتاده بود. مرد کلاه خز سفید به‌سر در قطب پنجه‌کوچولو را گیر انداخته بود.

عملیات نجات در بنگاه کلید می‌خورد. اسکوایر و آقای پپر درگیر ماجراهای عجیب و البته خیلی خطرناک می‌شوند.

اسکوایر به آب و آتش می‌زند و هزارویک نقشه می‌کشد، چون همیشه ورد زبانش است که...

وقتی یک طفلی بی‌پناه به دردسر می‌افتد، فقط یک جا هست که به دادش می‌رسد: بنگاه نجات حیوانات!

کارشناسان می‌گویند:

بوک‌لیست (Booklist): این کتاب به ما شروع مجموعه‌‌ای فوق‌العاده را مژده می‌دهد. «بنگاه نجات حیوانات» در توصیف جزئیات خیلی درخشان است. از صحنه‌های جذاب «اینترنت حیوانات» بگیر تا رویدادهای جالب دیگر. البته کتاب به این صحنه‌ها‌ی بامزه خلاصه نمی‌شود و کلی درس آموزنده‌ی زیست‌محیطی درباره‌ی تأثیرات گرمایش زمین تا بی‌احتیاطی‌های انسان نسبت به دنیای پیرامونش به خوانندگان می‌دهد.

پابلیشرز ویکلی (Publishers Weelky): تصویرسازی‌های این کتاب بر غنای رویدادهای پیش‌بینی‌ناشده و طنز کتاب می‌افزاید. «بنگاه نجات حیوانات» صمیمی و دوست‌داشتنی بوده و درون‌مایه‌ی اصلی آن محیط‌زیست است.

اسکول لایبری ژورنال (School Library Journal): گروهی عجیب­وغریب شخصیت­های اصلی داستانی هستند که به نمایش دنیای حیوانات در قالب ماجراجویی­ای مفرح می­پردازد. تصویرگری کارتونی آن بر جذابیت داستان اضافه می­کند. داستان به در معرض خطر بودن خرس­های قطبی و دلایل آن پرداخته و تلویحاً به این اشاره می­کند که کودکان هم می­توانند با آگاهی بیشتر در این مورد به‌نوعی به عدم انقراض این گونه­ی جانوری کمک کنند.